رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

خريد سيسموني

سلام سلام به همه هستيم سلام به تو نوگلي كه دم دم وجودم به وجود تو وابسته شده پسر نازم ، يه دونه قبلم اول از همه ، مثل هميشه فقط يه چيز ازت مي خوام مراقب خودت باش   پنج شنبه صبح با بابا بزرگ و مامان بزرگت به قصد پياده روي قرار گذاشتيم كه بريم بيرون ، ولي يهو از سه راه جمهوري سر در آورديم همه مغازه ها رو با هيجان با هم ديگه نگاه مي كرديم واي وسايل و لباس هايي كه واسه نيني هاست يه حس خيلي خوب به آدم ميده خلاصه بعد چند ساعت گشت و گذار در پاساژ ها و مغازه ها بالاخره اولين مراسم خريد سيسموني را آغاز كرديم البته از لحاظ لباس همه چي و برات خريديم. پسر نازم ، طي انتخاب من و تاييد مامان و بابام برات ست كالاسكه و كرير و روروئك و...
28 ارديبهشت 1392

حرف دل يه مامان براي گل پسرش

مي دوني نازدونه مامان يه روز بزرگ ميشي  و شايد اين حرفام و راحت تر درك مي كني اين و بدون آدم بعضي وقتا دلشون خيلي ميگيره نه به خاطر اينكه موضوعي دردناكي باعث ناراحتي آن ها شده بلكه يه حس غريب داري حس اينكه چرا آدما اين همه بد شدن و يا شايد تو بدي نمي دونم ولي ............. در اين حالت ، فكرت مشغول ميشه مي دوني اصل مشكل از كجاست؟؟؟؟؟؟؟ اينكه آدما ياد نگرفتن ببينن ، كسي بهتر از اونا مي تونه باشه ؟ اينكه هر كدام از ما آدما تو يه كار از بقيه تبحر بيشتري داريم. ولي اما تحمل قبول اين واقعيت رو نداريم   و گاهي با حرفي ، هم خودمونو و هم طرف مقابل رو ناراحت مي كنيم.   گل پسرم اين جمله رو هميشه يادت باشه آدما هميشه نون دل...
23 ارديبهشت 1392

بالاخره بابا رضا نيني رو حس كرد

همه وجود مامان و بابا سلام مي خوام برات از يه حس زيبا بنويسم حسي كه شايد نتوني هيچ وقت اونو به طور كامل درك كني حس بودن تو در وجودم ۴ شنبه اي با بابارضا رفتيم دكتر ، اين سري  بابايي گول نخورد و اومد تا صداي قلب تو ، تو عزيز دل شو بشنو اولش تو مثل سري قبل سر به سر ما گذاشتي و صداي قلبت را نمي تونستيم بشنويم ولي خلاصه به دل بابايي رحم كردي و صداي ضعيفي از تو دستگاه شنيده شد خانم دكتراز بابارضا خواست كه بياد جلو تا صدا را واضح تر بشنو ، اونم كه كمي خجالت مي كشيد عقب ايستاده بود خلاصه وقتي خانم دكتر بهش گفت باباش بيا جلوتر تر راحت تر بشنوي تا صداي بابارضا اومد كه گفت صداشو مي شنوم ، يهو هم چنين صداي قلبت بلند پخش شد كه خود خانم...
23 ارديبهشت 1392

شعر بابايي براي نيني

سلام پسر نازم امروز مي خوام از طرف بابا رضا برات بنوسيم بابايي هر روز عاشقانه حالت و مي پرسه و منتظره اومدنته بعضي وقتا كه مشغول كاري هستم يا تلويزيون نگاه مي كنم ، يه آن به خودم مي آيم و مي بينم داره ما رو نگاه مي كنه ، كاملا تو حس خودشه و بعد كه متوجه من ميشه يواشكي مي خنده و مي گه : مگه چيه داشتم نگاتون مي كردم و بعد با خنده برات مي خونه نيني نيني كوچولو نينيه مثل هلو كي مياي بغل بابا دوست دارم نيني جون راستي بابايي يه چيز ديگه هم دوست داره ، اونم اينكه كه حركات تو رو حس كنه ولي تو هم براش ناز ميكني و هر وقت اون دستش و ميزاره رو دلم ، تو ديگه تكون نمي خوري ، بعد هم بابايي ميگه ، كاش مي شد يكم هم نيني تو دل ...
16 ارديبهشت 1392

حرف دل يه مادر تو آينده براي پسر گلش

سلام پسر نازم خوبي تمام هستي مامان؟ امروز داشتم توي كلوب نوشته هاي بچه ها رو مي خوندم ، يه متن جالب ديدم و حس كردم يه روزي مي رسه منم بايد اين ها رو بهت بگم .براي همين اين متن و برات گذاشتم. پسرم ، نازنينم ، محبوب ترين ، همه دليل بودنم  دوستت دارم.   پسرم پسر خوبم میدونم که تو هم روزی عاشق می شی. میایی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوستش داری. این لحظه اصلاً عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق که تو حاصل عشقی. پسرم مامانت برای تو حرف هایی داره. حرف هایی که به درد روزهای عاشقی ات می خوره. عزیز دلم یک وقت هایی زن، اخمو و بی حوصله است، روزهایی میرسه که بهونه می گیره. بدقلقی می کنه و حتی اسمت و صدا می کنه و تو به جای جانم همیش...
4 ارديبهشت 1392

لباس هاي نيني نازدونه

نيني نازم سلام گل پسرم ، ناز دونه من ، تمام جونم خيلي دوست دارم جمعه اي با كمك مامانم و بابا رضا اتاقت و خالي كرديم و آماده براي اومدنت و يكسري وسايلي رو كه برات خريده بودم در آوردم و گذاشتم ديگه دم دست . البته روز صد بار مي رم نگاشون مي كنم . اينم عكساش ، گفتم شايد برات جالب باشه تا عكس اولين لباس ها تو ببيني .     پسر گلم براي اينكه تو بيايي و اينا رو تو تنت ببينم دلم داره آب ميشه بابا رضا كه مي گه من ديگه طاقت ندارم ، پس كي دنيا مي ياد پسرم تا من اونو تو بغلم بگيرم و ببوسم پسر نازم خيلي مراقب خودت باش. من و بابارضا با تمام وجود براي سلامتيت دعا مي كنيم و براي ديدنت لحظه شماري. اميدوارم از...
3 ارديبهشت 1392
1